ارثیه
بسم الله الرحمن الرحیم
این روز ها فکرم بدجور روی ارثیه ام بوده...
زیاد متلک میگویند به چادرم تازگی ها!...
انگار نمیدانند چادرم
چقدر
مقدس است ،
هی میبویمش ، میبوسمش و ...
میدانید چیست آخر؟
میگویند درد مادر به فرزند میرسد..
ارث مادرم که رسید...
دردش هم به جان میخرم..
آتشم هم که بزنند
میخ هم که...
حتی اگر سیلی هم بخورم
باز هم میماند روی سرم.. پر صلابت تر از قبل...
راستش را بخواهی
من کمی کمرم درد میکند البته...(هنوز دست به دیوار نشده ام ولی!)
هنوز سیلی که نخورده ام
آتش که...
پ.ن : دردهایت را به جان میخرم مادر...
دل نوشت : عاشقانه دوستت دارم ای بهترین یار زندگی ام.. اصلا ارثیه ی آن مادر که بد نمیشود.. میشود؟؟